جدول جو
جدول جو

معنی رأس الحرف - جستجوی لغت در جدول جو

رأس الحرف
(رَءْ سُلْ حَ)
دیهی است ییلاقی در لبنان واقع در عبدا. (از اعلام المنجد)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(رَءْ سُلْ وَ)
یکی از دهانه های رود سغد است. توضیح اینکه رود سغد از کلاباد داخل بخارا می شد وآنرا دهانهای گشاده قرار داده و در آن دهانها چوب گذاشته بودند و چون تابستان میشد و آب اندک میگشت آن چوبها را یک یک برمی داشتند تا جایی که آب فزون شود و زیادت گیرد و از آن دهانها روانه شود و از آنجا به ’بیکند’ می رسید و اگر این تدبیر نبود آب چندان بود که بخارا را فرامیگرفت و آن موضع را ’خشون’ مینامیدند و در پائین شهر نیز دهانهای دیگر بود و آنرا ’رأس الورغ’ می خواندند. (از احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 94)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ کُ)
دجال است، شیطان. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ قُ را)
یکی از نامهای مکۀ مشرفه. (یادداشت مرحوم دهخدا). ام ّالقری ̍
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ حَوْ وا)
نام ستاره ای بر سر حوا که روشن تر از همه ستارگان صورت است، و آنرا راعی نیز خوانند. (از صور الکواکب ص 104). و رجوع به راعی و صورت در صص 63- 64 صور الکواکب شود
لغت نامه دهخدا
(رَءْ سُلْ حِ)
در اصطلاح علم فتوت، نام ’کبیر’ که او را شیخ و پدر نیز گویند. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به کبیر و کلمه فتوت شود
لغت نامه دهخدا